جبر سنّی

ساخت وبلاگ

به نقطه ای می رسی که دیگر حال و حوصله ی چرت و پرت های این و آن را نداری. می خواهی با چهار نفر دمخور شوی که حرفی برای گفتن داشته باشند و زیبا بگویند و زیبا بشنوند. از آرمان ها بگویند و از آرزوها. از برنامه های آینده و از پیشرفت ها و ترقی ها. دیگر جملات صد من یک غاز خوشحالت نمی کند و خبرها هم تاثیری رویت ندارد. می خواهی قد بکشی و بزرگ فکر کنی و عظیم بیندیشی. 

نمی دانم جبر سنّی است یا چیست، ولی به هر حال از مسخره بازی های دور و بر فاصله می گیری و فکر می کنی حالا باید دستم را به زانویم بگیرم و یک قدم بلند بردارم. از حرف های درشت دوری می کنی و از قدقد کردن ها فاصله می گیری. شاید همین است که انسان تنهاتر می شود و به تنهایی خو می کند و از تن ها رها می شود.

حال دل...
ما را در سایت حال دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barancheckcheck بازدید : 121 تاريخ : يکشنبه 26 تير 1401 ساعت: 1:32